نی‌ نی سایت

طلاق فوری: خلاصه‌ای از تجربه‌ها در نی نی سایت (25 مورد)

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. همون روزا که پسر کوچیکم رو تو آغوش گرفتم فهمیدم طلاق توافقی با حفظ آرامش چقدر می تونه زندگی رو ساده تر کنه، توافق روی حضانت از همون اول خیلی دردسرها رو کم کرد.

    یک بار تو جلسه مشاوره نشستم چشمامو بستم و با خودم گفتم اگه الان تصمیممو عوض کنم چقدر زندگی فرق می کنه، ولی وقتی چشم هامو باز کردم می دونستم راه دیگه ای ندارم.

    قبل طلاق فکر می کردم باید تو دادگاه همه چیز رو ثابت کنم، ولی با یه وکیل خوب فهمیدم گاهی سکوت و توافق از هر حرفی قوی تره.

    یه وقتی داشتم مدارکمو جمع می کردم یادم اومد چطور تو زندگی مشترک حتی یه برگه مهم رو نمیتونستیم باهم پیدا کنیم، شاید اولین نشانه همین بود که ما حتی توی بی نظمی هم شریک خوبی برای هم نبودیم.

    تو مسائل مالی یه چک عادی موند بین من و همسر سابقم، همون چک بعدها باعث شد یه سال دیگه درگیر دادگاه باشیم، بهتره همه بدهی ها رو همون اول صاف کنید.

    یه بار تو جلسه طلاق یادم افتاد چطور تو مهمونی ها می گفتیم تا آخر با هم می مونیم، ولی اون آخرش خیلی زودتر از اون چیزی رسید که فکرشو می کردیم.

    با خیال راحت رفتم سراغ طلاق توافقی، ولی نفهمیده بودم همین توافق هم گاهی به اندازه یه جنگ سخته، مخصوصا وقتی پای بچه وسط میاد.

    همون روزی که فهمیدم طلاقمون قطعی شده، تو راه برگشت یه بستنی خریدم و کنار پیاده رو نشستم و گریه کردم، اون لحظه فهمیدم غم جدایی حتی اگه انتخاب خودت باشه باز هم غمگینه.

    مادرم همش می گفت طلاق آخرشه، ولی من فهمیدم بعضی آخرها بهتر از اون میان هاست که تو شون بمونی.

    از وقتی طلاق گرفتم فهمیدم چرا میگن کدورت های کوچیک مثل مشعل آتش می مونن، اگه خاموشش نکنی یه روز همه زندگی رو می سوزونن.

    روزی که مدرک طلاقو گرفتم فکر می کردم احساس راحتی می کنم، ولی تا ماه ها تو خواب می دیدم هنوز همسرم.

    بعد طلاق فهمیدم بعضی آدما مثل فصل ها می مونن، باید بگذری تا سال جدیدو شروع کنی.

    تو جلسه دادگاه اونقدر دستام می لرزید که فکر کردم قاضی میبینه، ولی فهمیدم ترس از قضاوت دیگران از خود طلاق هم سخت تره.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا